چرا آمار طلاق بالاست؟
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 832
بازدید دیروز : 4917
بازدید هفته : 6458
بازدید ماه : 133162
بازدید کل : 11190013
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : دو شنبه 24 / 2 / 1401

چرا آمار طلاق بالاست؟

آمار طلاق بالاست. شنیدن این خبر چه تاثیری بر روحیه شما دارد؟ چرا هر روز خبر بالا رفتن آمار طلاق را از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی می‌شنویم؟ چرا بسیاری از افراد از شنیدن این خبر دیگر متعجب نمی‌شوند یا غیر از این نیز انتظار ندارند؟

آیا طلاق بهترین راه‌‌حل است یا آخرین راه‌حل؟ چقدر این آمار بالا بر کم‌شدن آمار ازدواج موثر است؟ امروز می‌خواهیم اینجا در مورد همه علت‌ها و چرایی‌ها صحبت کنیم و به بررسی عوامل داخلی و خارجی که ازدواج پایدار را تهدید می‌کند و باعث طلاق می‌شود، بپردازیم.

منظور از بحران آمار طلاق چیست؟ مطابق با گزارش مرکز آمار ایران در سال گذشته، ۱۱ هزار و ۷۱۵ طلاق به ثبت رسیده که طول مدت ازدواج تنها در این تعداد بین یک تا پنج سال بوده است و طی ۹ ماه نخست از سال ۹۹ در کل ۱۳۲ هزار و ۳۱۲ مورد طلاق به ثبت رسیده است. با اینکه در سال ۹۹، رشد ۴/۴ درصدی در افزایش تعداد ازدواج را داشته‌ایم. اما تعداد طلاق‌ها هم 6/3 درصد افزایش یافته است. در متن زیر عوامل اساسی که ازدواج پایدار را تهدید می‌کند و منجر به طلاق می‌شود را بررسی می‌کنیم.

خیانت

متاسفانه در کشور ما یکی از عوامل طلاق، خیانت است. شاید با خودتان فکر کنید که این رفتار بیشتر از سوی آقایان انجام می‌پذیرد، اما با کمال تاسف میزان آن در خانم‎ها و آقایان برابر است. تفاوت در میل جنسی، سردی رابطه، نبود و کمبود محبت، توقعات زیاد از طرف مقابل و عدم رعایت حریم محرم و نامحرم توسط دوستان، همکاران و… موجب ایجاد رابطه عاطفی خارج از عرف و در نهایت ایجاد روابط ناسالم و خیانت می‌شود.

سائل اقتصادی

واقعیت این است که کاهش ارزش پول ملی و نرخ بالای تورم و مشکل مسکن در کشور اکثر خانواده‌ها را با مشکل معیشت رو‌به‌رو کرده است. از این رو آقایان برای برآورده‌کردن نیاز‌های اولیه و تامین رفاه خانواده با مشکلات عدیده‌ای مواجه هستند و گاهی مجبورند برای تامین هزینه‌ها دو تا سه شیفت کار کنند. بنابراین در اثر فشار کار زیاد ممکن است که دچار کج‌خلقی‌هایی شوند و از سوی دیگر با تمام تلاش‌ها نتوانند نیاز‌های خانواده خود را تامین کنند. بنابراین مشکلات اقتصادی نقشی جدی و مستقیم (یا غیرمستقیم) در وقوع طلاق دارد.

نداشتن گذشت و عدم توانایی حل مسئله

گذشت و نرم‌خویی و مدل‌های خاص رفتاری و منش‌های بلند در زندگی پدربزرگ و مادربزرگ‌ها و حتی پدر و مادرهای ما موجب دوام و پایداری زندگی آن‌ها بوده است. متاسفانه نسل جدید بسیار کم‌طاقت و بی‌حوصله هستند و کوچک‌ترین انعطافی در زندگی از خود نشان نمی‌دهند. آن‌ها با پیش آمدن اولین مشکل بنای ناسازگاری و طلاق را در پیش می‌گیرند. در صورتی که توانایی حل مسئله کمک می‌کند که بسیاری از مشکلات تا حدودی رفع شوند. لذا آموزش درس مهارت‌های زندگی و همسرداری پیش از ازدواج در مدارس و دانشگاه‌ها بسیار ضروری است.

عدم مسئولیت‌پذیری و تقسیم کارها به صورت مساوی

چنانچه تمامی فشارها به عهده یکی از زوجین باشد، به مرور زمان دچار فرسایش و بی‌علاقگی نسبت زندگی می‌شود و پس از مدتی ترجیح می‌دهد به‌تنهایی بقیه مسیر زندگی را ادامه دهد. رسیدن به بلوغ فکری نقش عمده‌ای در مسئولیت‌پذیری افراد در زندگی مشترک دارد و متاسفانه افرادی که پیش از ازدواج آن را نادیده می‌گیرند در زندگی با مشکلات زیادی روبه‌رو می‌شوند.

دخالت خانواده‌ها

در کشور ما ازدواج شامل پیوند دختر و پسر به تنهایی نیست، بلکه شامل وصلت دو خانواده است. تفاوت‌های فرهنگی خانواده‌ها و وابستگی بیش از حد زوجین به والدین و انتقال کلیه خبرهای داخل منزل به والدین منجر به دخالت‌ها و اظهار نظرهایی از جانب آنان در امور زندگی است که پس از مدتی منجر به اختلافات عمیق و در نهایت طلاق می‌شود.

نداشتن مهارت گفت‌وگو و بحث مداوم

متاسفانه بسیاری از زوج‌ها پیش از ازدواج مهارت‌های گفت‌و‌گو، نحوه بیان نیازها، توقعات و انتقادات را یاد نمی‌گیرند و هیچ مطالعه‌ای نسبت به تفاوت‌های بین زن و مرد در بیان نیاز‌ها و اخلاقیات ندارند و در طی زندگی مشترک به مرور با این چالش مواجه می‌شوند و به جای آموزش و مراجعه به مشاور روز‌به‌روز این مسائل را برای خود بزرگ‌تر کرده و به مرور از هم دور و دورتر می‌شوند، زیرا آ‌ن‌ها فکر می‌کنند که همسرانشان آن‌ها را درک نمی‌کند و نسبت به حرف‌های هم بی‌تفاوت هستند در نهایت عدم شناخت و مهارت گفت‌و‌گو باعث اختلال در روابط عاطفی شده و طلاق را به دنبال دارد.

اعتیاد

گرایش جوانان به مصرف دخانیات در سال‌های اخیر افزایش زیادی داشته و آ‌ن‌ها را از زندگی عادی باز داشته است. این بلای خانمان‌سوز مثل آتشی که تمام زندگی فرد را می‌سوزاند و اگر در پی درمان آن برنیایند در نهایت منجر به جدایی می‌شود. انجام تحقیقات و آزمایش‌های مرتبط پیش از ازدواج تا حدی می‌تواند مانع از ازدواج‌های پر‌خطر شوند.

عدم رضایت از رابطه جنسی

در کشور ما به دلیل حفظ حرمت و نجابت صحبت درباره مسائل جنسی پیش از ازدواج بسیار کم‌رنگ است و افراد پس از ازدواج با مشکل عدم ارضای نیازهای جنسی مواجه می‌شوند و اختلافاتی را بر اثر مسئله فرزندآوری نیز تجربه می‌کنند. پس از گذشت چند سالی از ازدواج این سردی رابطه و عدم کشش جنسی مثل یک گودال عمیق عمل می‌کند و منجر به طلاق عاطفی می‌گردد. در نسل جدید دیگر طلاق عاطفی به شدت گذشته نیست و معمولا راه طلاق را در پیش می‌گیرند.

عدم فرزندآوری

فقدان فرزند در خانواده یک کمبود جدی است که بنیان خانواده را آسیب‌پذیر می‌کند. گرچه وجود فرزند برای خیلی‌ها به دلیل نداشتن بلوغ فکری لازم بیشتر باعث گرفتاری است اما، نبود آن نیز جور دیگری آسیب می‌زند.

از دیگر سو گاهی یکی از زوجین، بر خلاف همسر خود تمایلی به فرزندآوری نشان نمی‌دهد یا از نظر جسمی شرایطش را ندارد. این مسئله آسیب را دوچندان می‌کند و گاهی به طلاق منجر می‌شود.

ظاهر نامناسب

یکی از عوامل سردی در رابطه زوجین، عدم رسیدگی به ظاهر، بهداشت فردی و آراستگی است. این مسائل یکی از عوامل پنهان در روابط زناشویی است. گرچه رعایت همه‌ این‌ها شاخص یک انسان متمدن است اما معمولاً پس از مراجعه آن‌ها به مشاور و علت‌یابی می‌تواند رفع شود.

 

داشتن انتظارات غیرمنطقی

ازدواج در سن پایین، داشتن فانتزی‌های ذهنی و انتظارات غیر‌واقع بینانه یکی از دغدغه‌های امروز زندگی زناشویی است. فضای مجازی و به‌اشتراک‌گذاشتن زندگی‌های تجملاتی و مراسم‌های لوکس، نوع دیدگاه و ارزش‌گذاری‌ها را در جامعه عوض کرده و باعث ناسازگاری زوجین شده است.

فضای مجازی

در سال‌های اخیر با پیشرفت علم و تکنولوژی، ورود گوشی‌های هوشمند به بازار و گسترش شبکه‌هایی اجتماعی، ارتباطات هم گسترش پیدا کرده است. شبکه‌های اجتماعی محاسن زیادی برای بشر امروز دارد. ولی از طرفی زمینه‌های سوء‌استفاده افراد فاسد و خلافکار را نیز فراهم کرده و در بعضی موارد در کشور ما بنیان خانواده‌ها را نشانه گرفته است.

کمی قبل‌تر از خیانت زوجین به یکدیگر به عنوان عامل طلاق یاد شد؛ یکی از عواملی که باعث بی‌اعتمادی زوجین نسبت به یکدیگر و بروز خیانت میان آن‌ها می‌شود، همین فضای مجازی و گسترش ارتباطات اجتماعی ناسالم است که باعث جدایی‌ها و فروپاشی زندگی مشترک افراد می‌شود.

فضای مجازی به گونه دیگری هم باعث بالارفتن آمار طلاق شده است. برخی از افراد در فضای مجازی شخصیت کاملاً متفاوتی از خود بروز می‌دهند. امکان جلوه‌دادن هر چیز خلاف واقع در این فضا فراهم است. برخی از افراد به خصوص جوانان کم‌سن‌و‌سال و کم‌تجربه تنها با مشاهده چند عکس و گفت‌وگو در فضای مجازی و چند دیدار کوتاه در فضای واقعی، بدون شناخت کافی و تنها با اتکا به ارتباط مجازی خود شریک عاطفی خویش را انتخاب کرده و تصمیم به ازدواج با او می‌گیرند که متاسفانه با شروع زندگی مشترک به دلیل مواجه‌شدن با شخصیت واقعی و گاه واقعیت‌های نابهنجار زندگی طرف مقابل از تصمیم خود منصرف شده و تمایل به طلاق و جدایی پیدا می‌کنند.

اختلاف طبقاتی

هم‌کفو نبودن زوجین پس از ازدواج ممکن است مشکلات زیادی را به وجود آورد. البته نمی‌توان به عنوان یک عامل خیلی مهم به آن نگاه کرد. ولی به طور کلی اختلاف طبقاتی با اختلافات فرهنگی، مالی و نگرش‌ها به مسائل مختلف همراه است. زن و مردی که از نظر طبقاتی با یکدیگر اختلاف دارند، لازم است قبل از ازدواج حتماً در این زمینه‌ها تحقیقات لازم را انجام دهند تا  بتوانند در زندگی مشترک خود با مسائل و مشکلاتی که غالباً به خاطر اختلاف نظرها میان خود و یا خانواده‌هایشان ایجاد می‌شود، کنار بیایند. در غیر این صورت با اختلافات جدی از قیاس‌کردن مواجه می‌شوند که اغلب به جدایی ختم می‌شود.

اختلاف سن

افراد از نسل‌های مختلف، از کودکی تا بزرگسالی در شرایط مختلف رشد کرده‌اند. تجربیات و طرز فکر ناهمسانی در هر مسئله‌ای دارند و شاید در زندگی مشترک هم در بسیاری از موارد نتوانند به تفاهم لازم برسند؛ از این جهت بسیاری از مشاوران ازدواج به خاطر اختلاف‌نظرهایی که ممکن است در آینده ایجاد شود، اختلاف سنی بیش از ده سال میان زوجین را صحیح نمی‌دانند؛ چون عامل بسیاری از طلاق‌ها و اختلافات میان روجین است.

سن کم

امروزه چنانچه پایه‌ریزی ازدواج، بر اساس احساسات زودگذر و در پایان نوجوانی و یا آغاز جوانی صورت گیرد به دلیل عدم رشد کافی و ناآگاهی از مسائل متنوع زندگی زناشویی، گاه ممکن است با شکست روبه‌رو شود. افرادی که در سنین کم ازدواج می‌کنند به خاطر اینکه به بلوغ فکری مورد نیاز برای ازدواج نرسیده‌اند، در مواجه با واقعیات زندگی مشترک، دچار تزلزل شخصیتی شده و از تصمیماتی که تنها بر مبنای احساسات خود گرفته‌اند، پشیمان شده و خواستار پایان دادن به آن هستند.  شاید در گذشته ازدواج‌هایی که در سنین پایین رخ می‌داد، زندگی‌های موفق و پایداری را ایجاد می‌کرد ولی در دنیای امروز با گسترش آزادی جوانان و جلوه‌های فریبنده زندگی عاری از مسئولیت و عدم مسئولیت‌پذیری قشر کم‌سن‌و‌سال و جوان، ازدواج در سنین پایین چندان عاقلانه به نظر نمی‌رسد و ممکن است با شکست و طلاق همراه شود.

اختلاف سطح تحصیلات

افراد با سطح تحصیلات مختلف، دیدگاه‌های مشترکی نسبت به زندگی ندارند و طرز برخوردشان با مسائل مختلف متفاوت است. سطح تحصیلات تاثیر زیادی برطرز فکر، نوع رفتار و روابط اجتماعی دارد و طبعاً افرادی که در این زمینه اختلاف زیادی داشته باشند، نگاهشان به امور مختلف با یکدیگر متمایز است و همین اختلاف بر کلیه روابط آن‌ها تاثیر گذاشته و منجر به بروز مشکلات زیاد و ناپایداری زندگی مشترک آ‌ن‌ها می‌شود.

هرآن چیزی که پیرامون سلامت روان باید بدانید




نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: طلاق چرا ؟
برچسب‌ها: طلاق چرا ؟
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی